تاریخچه
با پایان یافتن قرون وسطی، در قرن 18 كه زمینههای آگاهی انسان از علم فراهم میگردید Mesmer پزشك اتریشی كه به غلط تصور میكرد انسان واجد مغناطیس است، نقش تأثیرگذاری بر بیماران از طریق تلقین را نشان داد. در یكصد سال اخیر كه آگاهی انسان از آناتومی و فیزیولوژی ارگانیسم انسان گسترش یافته به بسیاری از مجهولات در خصوص مغز و رابطة آن با سایر اعضا پاسخ داده شده، و نهایتاً در 50 سال اخیر Evidence based medicine تأثیر مسلم ذهن بر بروز یا درمان بیماریها و افزایش یا كاهش درد را تأیید نموده است. از جمله این موارد شناخت نوروپسیكوفیزیولوژی مغز در پدیدة طبیعی هیپنوز و استفادة ارزشمند بالینی از آن در درمان بسیاری از بیماریها است كه گاه حتی راهكارهای دیگر درمانی به قدر آن مؤثر شناخته نشده است.
گرچه تا سال 1996 میلادی هیپنوتراپی جزء درمانهای آلترناتیو پزشكی ذكر میشد ولی از آن ببعد بعنوان یك روش مستقل درمانی در طب كلاسیك طبقهبندی گردید (kaplan & sasock's of psychiatry,1996, p.829) از سال 2000 میلادی، Comprehensive Textbook of Psychiatry (kaplan & sadock's) صفحه 2128 و همان تكست چاپ 2005 صفحات 2567-2548، هیپنوتراپی را در گروه دیگر درمانهای كلاسیك طبقه بندی نموده. علاوه بر آن بر اساس تكستهای متعدد در تخصصهای مختلف پزشكی، استفاده از هیپنوز توسط پزشكان در درمان بیمارهای داخلی مانند IBS همچنین جراحیهای كوچك، استفراغهای ناشی از شیمیدرمانی (طب داخلی Harrison چاپ 2005 صفحه 70) و نیز زایمانهای بیدرد و دندانپزشكی بخصوص در مواردی كه بدلایل مختلف امكان بیحسی یا بیهوشی وجود ندارد، مبتنی بر موازین علمی است.
متأسفانه با گذشت دو قرن از زمان مسمر تاكنون، درمانگران غیر پزشك و غیر عالم و بعضاً بیسواد و معمولاً شیاد با سوء استفاده از این پدیدة طبیعی وارد حیطه درمان شده و اثرات سوء و نابجای دخالت غیر قانونی خود را بر نام هیپنوز باقی گذاردهاند. متأسفانه كشور ما نیز از این تهاجم مصون نمانده و افرادی از قبیلة فوق با استفاده ناصحیح و طبیعتاً بدون هدفمندی بالینی مبتنی بر علم و گاه حتی سوء استفادههای اخلاقی، از این خصوصیت پسیكوفیزیولوژیك و كاربرد علمی از آن، تاریخچهای از نابسامانی و ناهنجاری را از هیپنوتیزم بر جای گذاشته و صدمات فراوانی را بر مردم بیگناه كشورمان وارد نمودهاند بنحوی كه بعضاً حتی نوامیس آنان از تعرض مصون نمانده است.
بر این اساس با تفكر سامان بخشی این آشفته بازار كه صدماتش بر مردم خوب كشورمان اثبات شده بود و متولی آن كسی جز پزشكان متخصص، عالم و متعهد نمیتوانست باشد در سال 1368 انجمن علمی هیپنوتیزم با اخذ مجوز از وزارت كشور تأسیس گردید و در سال 1380 وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی با توجّه به اساسنامه انجمن، انجمن علمی هیپنوتیزم بالینی را در حیطه امور پزشكی تأیید و پروانه فعالیت آن را صادر نمود. توضیح آنكه اعضاء هیأت مدیره انجمن را 8 پزشك و دندانپزشك اغلب متخصص در رشتههای گوناگون پزشكی تشكیل میدهند كه در حال حاضر اغلب با درجه استاد، دانشیار و استادیار ازاعضاء هیأت علمی دانشكدههای پزشكی میباشند.
در طی سالهای گذشته، انجمن موفق به آموزش هیپنوتیزم علمی و هیپنوتراپی بالینی توسط متخصصین پزشكی و اغلب اعضاء هیأت علمی دانشگاهها به صدها پزشك شده و به این ترتیب دست افرادی را كه فاقد هرگونه صلاحیت لازم در برقراری ارتباط درمانی به بیمار بوده و اقدام به هیپنوتراپی غیر علمی بر خلاف اصول اخلاقی و احترام به انسان در اماكن پنهان و آشكار ولی غیر قانونی مینمودند، قطع كرده و با كانالیزه نمودن این روش درمانی به پزشكان واجد شماره نظام پزشكی و ارائه آموزش هیپنوتیزم علمی به آنان، این مهم را متعهدانه و پایمردانه مدیریت نموده است.
انجمن علمی هیپنوتیزم بالینی جمهوری اسلامی ایران جز با تعهد و اخلاق پزشكی و مبتنی بر موازین علمی و احساس مسئولیت، نسبت به سامان بخشی نابسامانیهای موجود در این حیطه نیت دیگری نداشته و هیچگونه منافع مادی یا سیاسی بر اعضاء حقیقی و نام حقوقی آن مترتب نمیداند.
نهایتاً بسیار متأسفم كه علیرغم وجود مبانی متعدد علمی و كاربرد گسترده هیپنوتراپی علمی در مراكز علمی جهان مترقی و مقالات متعددی كه در مجلات علمی جهانی در این زمینه چاپ میشود و نیز علیرغم سوء استفادههایی كه توسط افراد فاقد صلاحیت از غیر پزشكان و یا پزشكان فاقد اطلاعات لازم میشود، برخی همكاران پزشك و تأسف بارتر برخی همكاران روانپزشك بجای آنكه به سامان بخشی نابسامانیها و حذف سوء استفادهها اصرار بورزند اصرار بر ادامة حضور تفكر مسمریسم و انكار مبانی روش هیپنوتراپی علمی دارند. بدیهی است تفكر و تصمیم متعهدانه مسئولان عالم كشور تكلیف را روشن خواهد كرد.